- جویدن آدامس در سنگاپور ممنوع است.
- تقلب کردن در مدارس بنگلادش
غیر قانونی است و افراد بالای 15 برای تقلب به زندان فرستاده میشوند.
-
مشاهده فیلمهای کاراتهای تا سال 79 در عراق ممنوع بود.
- در
دانمارک روشن کردن ماشین قبل از چک کردن اینکه بچه ای زیر آن خوابیده است
یا نه، ممنوع است.
- در تایلند انداختن آدامس جویده شده تان 500
دلار جریمه دارد.
-
در سال 1888 در بریتانیا قانونی تصویب شده که دوچرخه سواران را موظف
میکرد تا زمان رد شدن ماشین از کنارشان، زنگ دوچرخه هایشان را بطور
پیوسته به صدا درآورند.
- در قرن 16 و 17 میلادی نوشیدن قهوه در
ترکیه ممنوع بود و اگر کسی در حین خوردن قهوه دستگیر میشد، به اعدام محکوم
میشد.
- در فنلاند زمانی پخش کارتون دونالد داک به علت شلوار
نپوشیدن شخصیت اصلی سریال ممنوع بود.
- در بِرمه دسترسی به اینترنت
غیر قانونی است. اگر فردی با اتهام داشتن مودم دستگیر شود، به زندان محکوم
میشود.
- اتریش اولین کشوری بود که مجازات مرگ را در سال 1787 حذف
کرد.
- در انگلستان، سر لاشه هر نهنگی که پیدا شود متعلق به پادشاه
است و دم آن متعلق به ملکه.
- در ویکتوریای استرالیا، تنها متخصصان
برق اجازه تعویض لامپ برق را دارند.
- در انگلستان چسباندن برعکس
تمبر حاوی عکس ملکه، نشانگر خیانت و پیمان شکنی با سلطنت است.
- در
ورمونت، زنان تنها با اجازه کتبی همسرانشان حق استفاده از دندان مصنوعی را
دارند.
- در واشنگتون، وانمود کردن به داشتن خانواده پولدار ممنوع
است.
- در میامی آمریکا، تقلید کردن رفتار جانواران ممنوع است.
-
زمانی در کشور سوئیس، محکم بستن در خودرو جرم به حساب می آمد.
- در
لینوئیس آمریکا دادن سیگار روشن به حیوانات ممنوع است.
این دریاچه «دریاچه پنج رنگ» نامیده شده و زیباترین دریاچه جهان به شمار میآید؛ چرا که هیچ نظیری برای آن در یبن دریاچههای دیگر وجود ندارد.
Caño Cristales اسم یک دریاچه در کلمبیا است که با 100 کیلومتر فاصله در Sierra de la Macarena واقع شده است.
این دریاچه «دریاچه پنج رنگی» نامیده شده و زیباترین دریاچه جهان به شمار میآید؛ چرا که هیچ نظیری برای آن در یبن دریاچههای دیگر وجود ندارد. باوجود این در یک دوره کوتاه مدت در سال این دریاچه با رنگهای قرمز، زرد، سبز و آبی تبدیل به دریاچه رنگین کمانی میشود.
میتوان گفت این دریاچه میراث بیولوژیکی نوع بشر است.
اگه دو تا مرد طالب یه زن باشن توی مملکتهای
مختلف چی به سر این سه نفر میاد؟ !
اگه دو تا مرد طالب یه زن باشن توی مملکتهای مختلف چی به سر این سه نفر میاد؟
توی ژاپن
جوان اولی از عشق جوان دومی نسبت به دختر محبوبش متاثر میشه و خودکشی می کنه جوان دومی هم از مرگ همنوع خودش اونقدر اندوهگین میشه که خودکشی می کنه بعدش برای دختر ژاپنی هم چاره ای جز خودکشی نیست .
توی اسپانیا
مرد اولی توی دوئل، مرد دومی رو از پای در میاره و با زن محبوبش به آمریکای جنوبی فرار می کنن .
توی انگلستان
دو تا عاشق با کمال خونسردی حل قضیه رو به یه شرط بندی توی مسابقه اسب سواری موکول می کنن. اسب هر کدوم برنده شد ، معشوق مال اون میشه .
توی فرانسه
خیلی کم کار به جاهای باریک می کشه دو تا مرد با همدیگه توافق می کنن که خانم مدتی مال اولی و مدتی مال دومی باشه .
توی استرالیا
دو تا مرد بر سر ازدواج با معشوق مشترک سالها مشاجره می کنن این مشاجره اونقدر طول می کشه تا یکی از طرفین پیر بشه و بمیره، یا از یه مرضی بمیره اونوقت اونکه زنده مونده با خیال راحت به مقصودش می رسه .
توی قفقاز
جوان اولی دختر محبوب رو بر می داره و فرار می کنه دومی هم دختر رو از چنگ اولی می دزده و پا به فرار می ذاره باز اولی همین کار رو می کنه و این ماجرا دائما تکرار میشه .
توی نروژ
معشوقه دو مرد برای اینکه به جدال و دعوای اونها خاتمه بده خودشو از بالای ساختمون مرتفعی میندازه پایین و غائله ختم میشه .
توی آفریقا
قضیه خیلی ساده ست و جای اختلاف نیست دو تا مرد ، زنی رو که می خوان عقد می کنن و علاوه بر اون ، بیست تا زن دیگه هم می گیرن .
توی مکزیک
کار به زد و خورد خونینی می کشه و یکی از طرفین کشته میشه ولی بعدش اونکه رقیبش رو کشته از دختر مورد نظر دلسرد میشه و دخترک بی شوهر می مونه .
توی آمریکا
حل قضیه بستگی به زن داره و هر کس رو انتخاب کرد با اون ازدواج می کنه .
توی ایران
فقط پول موضوع رو حل می کنه پدر و مادر دختر می شینن با همدیگه مشورت می کنن و خواستگاری که پولدار تر و گردن کلفت تره رو انتخاب می کنن عاشق شکست خورده اگه توی عشقش جدی باشه یا باید خودشو بکشه یا رقیب رو از میدون به در کنه یا افسردگی می گیره .
روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می گذشت.
ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد.پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد .
مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت و او را سرزنش کرد.
پسرک گریان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند.
پسرک گفت:"اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند. برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم.
"برای اینکه شما را متوقف کنم ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم ".
مرد بسیار متاثر شد و از پسر عذر خواهی کرد. برادر پسرک را بلند کرد و روی صندلی نشاند و سوار اتومبیل گرانقیمتش شد و به راهش ادامه داد.
در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه شما پاره آجر به طرفتان پرتاب کنند !
خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف می زند.
اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم، او مجبور می شود پاره آجری به سمت ما پرتاب کند.
این انتخاب خودمان است که گوش کنیم یا نه!
این پل جزیره سمت چپ که متعلق به کاناداست را به جزیره سمت راست که متعلق به ایالات متحده آمریکاست وصل می کند.
سلام دوستان گلم
یه مدت طولانی سیستم نظردهی وبلاگ خراب بود. و من هم متوجه این قضیه نبودم .
ولی حالا درست شده و منتظر نظرات کارآمد شما هستم.
راستی یه وبلاگ دیگه هم باز کردم که در اونجا فقط به بحث و تبادل نظر می پردازیم.
لطفا یه سری به این وبلاگ بزنین. ---> http://www.go-to.blogsky.com