حالا چرا؟

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟
بی وفا حالا که من افتادهام از پا چرا؟

نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا؟

عمر من را مهلت امروز و فردای تو نیست
 من یک امروز مهمان توام فردا چرا؟

نازنینا! ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
 در شگفتم من نمی پاشد زهم دنیا چرا؟

شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
 این سفر راه قیامت می روی تنها چرا؟

استاد شهریار

نظرات 2 + ارسال نظر
آوا شنبه 17 دی 1384 ساعت 00:44 http://nesfe.blogsky.com/

سلام . زیبا بود. من هم آپ کردم . دوست داشتی بیا. موفق باشی.

آوا شنبه 17 دی 1384 ساعت 18:29 http://nesfe.blogsky.com/

سلام. ممنونم از اینکه بهم سر می زنی. دیگه ببخشید که دیر به دیر آپ می کنم چون واقعا وقت نمی کنم.. از این بعد سعی می کنم . موفق باشی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد